دوشنبه

به پایان فکر نکن

اندیشیدن به پایان هر چیز

شیرینی حضورش را تلخ می کند

بگذار پایان تو را غافلگیر کند

درست مثل آغاز

(صادق هدایت)

سلام خودم 

ببخشید بابت حال ناخوش این روزا

که حواسم نیست وقت رنده کردن 

که حواسم نیست روی انگشت رنده شده چایی داغ ریختن

من عزیزم هر کسی‌ سرنوشتی دارد که خودش توی رقم خوردن اون سرنوشت سهم زیادی دارد‌

منه خوبم بیشترین تقصیر گردن خودم هست بابت هر آنچه گذشته و میگذرد 

اینکه من تمام این سالها جای همه کار کردم جای همه فکر کردم جای همه مدیریت کردم کم لطفی بزرگی بود که در حق جسم و روح عزیزم شد 

منه خوب باید گاهی مینشستم گاهی تورا میبردم روی نیمکت پارک با فراغ خاطر زل میزدم به سرسبزی و قیل و قال بچه ها

گاهی باید بغلت میکردم جای تمام نوازش های نداشته میگفتم آرام جانم فردا مال فرداست سریال ت را با آرامش ببین 

من عزیزم سالها آزارت دادم با وسواس تمام نشدنی م 

با دلهره برای فردا 

برای ناهار و شام بچه ها

برای خریدهای تمام نشدنی خانه 

همین امروز با همین حال بد بردمت سنگکی رفتیم لیمو شیرین خریدیم 

باید همین امروز میگذاشتم زیر پتو آرام ترین خواب جهان را داشته باشی 

دیشب اتفاقا همین قول را دادم به تو اما منه مهربان دیدی امروز باز هم چه احمقانه دنبال همه چیز دویدم 

دیشب که اونقدر حال بد خیمه زده بود روی سینه ام کاش گریه کرده بودم برایت 

منه مهربان سالهاست گریه کردن یادم رفته من زندانبان بی رحم تو هستم از تو کار میکشم دائما تو را آزار می‌دهم 

و وقتی برایت نمی گذارم 

صدای خس خس سینه ووووووو

اصلا بیا ببرمت سالن زیبایی مثل بیشتر زن‌های دنیا قول میدهم تلفنم را چک نکنم نگران بچه ها نباشم به آرایشگر بگویم همه چیز تعقیر کند قیمت هم نپرسم 

من کم لطفی های بیشماری در حقت کردم تو لیاقتت خیلی خیلی بیشتر از این ها بود ولی من دیوانه ات کردم از بس که تو را دنبال دلواپسی هایم کشاندم 

دیدی توی مطب دکتر وقت تزریق وقت دارو خریدن و دربدر دنبال جای پارک گشتن به وقت سوپ پختن برای خودم و خودت چقدر تا حالا تنها بودیم 

کاش کاری که من با خودم کردم کسی تکرار نکند 



از قشنگی های این دنیا هم همین بس که ساختمان کناری یه سگ بزرگ داره به اسم شیلا یه وقتایی صبح ها که از در پارکینگ میام بیرون داره با صاحبش از پارک میاد نزدیک که میشه صاحبش بهش میگه صبر کن خانم رد بشن میشینه زل میزنه تو چشمام  فکر کنم این یکی داره خودش را تو دلم جا میکنه


دف نوازی

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

هذیان

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.