دوستان جان سلام
علیرغم اینکه احتمال میدم اونقدر درگیر کارهای پایان سال باشید که این پست بیات بشه تا بخونید ولی خواستم آخرین پست امسال را بنویسم
و بابت حضورتون توی سالی که گذشت ازتون تشکر کنم اونایی که خاموش میخونن ممنون بابت همراهی تون دوستانی هم که از هزارنا دوست واقعی واقعی تر هستن بی نهایت ازتون ممنونم بابت مهربونی هاتون
خیلی دلم میخواد اسم ببرم ولی ترس از اون دارم که کسی را فراموش کنم و شرمنده بشم هر کدومتون یه جوری بودید در کنارم و محبت هاتون گوشه قلبم میمونه
اگر طی سالی که گذشت کسی بابت رمز یا هر مورد دیگری از من دلخور شده صمیمانه و از ته قلبم عذرخواهی میکنم
من هم مثل بقیه میدونم نسل وبلاگ نویس ها منقرض شده نه کسی مینویسه نه زیاد کسی میخونه
ولی خب من اینجا خونه ای هست که میتونم ده درصد خودم باشم و این نوشتن آرومم میکنه
امیدوارم سال جدید برای تک تک تون سال سلامتی ،خیروبرکت،و رسیدن به آرزوهای محال باشه
امیدوارم از شروع تا پایان ،سال دوست داشتن و عشق ورزیدن باشه خالی از کینه و حساب و کتاب
دوشنبه تولد دختر خونه س
در واقع پونزده سال پیش من برای اولین بار مزه ناب مادری را چشیدم
با تمام پایین و بالای روزگار و سال تلخ و سختی که گذشت ولی روزگار من با این دو تا میگذره با خنده هاشون شاد میشم با غصه هاشون غمگین ترین آدم دنیا میشم
امیدوارم دخترم شروع شانزده سالگی براش آغاز هدف های بزرگ و تلاش برای رسیدن به موفقیت باشه
اگر انتقادی از من دارید توی این پست آخر با گوش جان پذیرا هستم
در پناه خدا